دولت خدمت

دولت بهار – احمد شریعت/ به یاد می‌آورم که در سال‌های 86 یا 87، یعنی قبل از اجرای هدفمندی یارانه‌ها، هنگامی که از وسایل نقلیه عمومی استفاده می‌کردم، صحبت‌های زیادی درباره "سهم مردم از نفت چیه؟ سهم هر ایرانی از نفت اینقدر است! معلوم نیست دارند با پول نفت چکار می‌کنند و..." را خیلی زیاد می‌شنیدم. البته آن روزگار و تحت القائات و تخریب رسانه‌های باندهای چپ و راست علیه دولت نهم، مردم نسبت به چنین مسائلی حساس‌تر شده بودند، ولی نمی‌توان واقعیت را کتمان کرد که مردم همیشه خود را در ثروت‌های ملی سهیم می‌دانسته‌اند و البته در این مورد درست هم می‌گویند. هر گاه صحبت از منابع می‌شود، همگان می‌گویند ایران کشوری ثروتمند و سرشاراز منابع طبیعی است، و طبیعتا اگر به احساسِ گرفتنِ حقِ ایرانیان از ثروت ملی دامن زده شود، آن سوال‌ها بیشتر و بیشتر مطرح می‌شوند.

آن زمان گذشت و احمدی نژاد توانست فاز اول هدفمندی یارانه‌ها را با جلوگیری از دخالت مخرب دیگران به صورت کاملا موفق به پایان برساند. با اجرای موفق مرحله اول در سال‌های اولیه، توده مردمی که برای اولین بار با "دریافت سهمشان از منابع ملی" روبرو شده بودند، تجربه جدیدی پیدا کردند. آن‌ها دیدند که می‌توان حقشان را از ثروت ملی داد، ساختارهای اقتصادی را اصلاح کرد و طوفان چند صد درصدی تورم هم بوجود نیاورد. این درآمدها بخصوص برای مردمی که سهمی از منابع ملی و تقسیم بودجه دولتی ندارند بسیار با اهمیت‌تر بود و نسبت زیادی از درآمدشان را تشکیل داد. هر چند بعدها با کشیدن ترمز اجرای طرح، بستن دست و پای دولت دهم، تلاطم ارزی (آن موقع اسمش تلاطم ارزی بود، حالا از دید اعتدالگرایان شده تصحیح قیمت‌ها!) و ایجاد قرق رسانه‌ای فضا کاملا تغییر کرد، اما مردم چیزی تجربه کردند که تاکنون هیچ گاه با آن روبرو نشده بودند. مردم حتی تجربه کردند که در آخر سال و با افزایش قیمت‌ها، با همت رئیس جمهور وقت، دکتر احمدی نژاد مبلغی به عنوان "جبرانی" به آن‌ها پرداخت شد. این رفتارها و تجربه‌های جدید، طبیعتا پس از مدتی که تفاوت‌ها برای توده‌ها ملموس‌تر شود، بسیار تعیین‌کننده‌تر خواهند بود.

اما اکنون مردم در حال روبرو شدن با جوی کاملا متفاوت هستند. حجت الاسلام روحانی که مانند دیگر نامزدها در برنامه‌های تبلیغاتی تلویزیونی از ادامه هدفمندی یارانه‌ها صحبت می‌کرد، با پیروزی در انتخابات رویکردی دیگر را برگزید. حالا ژنرال‌های روحانی می‌گویند "توان پرداخت یارانه را ندارند" و به گران کردن تدریجی آب، برق، گاز و تلفن روی آورده‌اند. از یکطرف از قطع یارانه چند دهک صحبت می‌کنند و از سوی دیگر همه تقصیرها را گردن بدهی‌هایی می‌اندازند که خودشان نگذاشتند بطور قانونی صفر شود. هر چند مشرب فکری طیف اعتدالگرا در برخورد با توده‌ها و علاقه آن‌ها به مدیریت مردم برای همه روشن است، اما به زودی سوالاتی به گوش خواهند رسید:

"بالاخره سهم ما از ثروت‌های ملی چه شد؟ سهم هر ایرانی از نفت فلانقدر است. پس کجا می‌رود؟ و..." باز هم شکل خواهند گرفت و حتی کمی واضح‌تر: "چگونه با دلار 1000 تومان و نفت 90 دلار سال 89، 45 هزار یارانه می‌دادند و حالا می‌گویند نداریم و یک چیزی به دولت هم بدکار هستید! مگر می‌شود از این همه نفت و گاز هیچ چیزی به مردم نرسد؟ چرا این‌ها زمان انتخابات نگفتند می‌خواهیم یارانه‌ها را قطع کنیم؟! قیمت آب و برق را گران می‌کنند و یارانه را هم برداشتند، دارند چکار می‌کنند؟! و..."
هر چند تاکید دولت اعتدال همچون دولت های اصلاحات و سازندگی مبنی بر گذاره "سهمی از ثروت‌های ملی مستقیما به مردم نمی‌رسد" آشکارتر شده و به سمت اجرایی کردنش پیش می‌روند، ولی باید بدانند که با ایجاد جو بسته رسانه‌ای نمی‌توان جلوی ذهن‌های پرسشگر را گرفت.

مردمی که خود را ساکن یکی از ثروتمندترین کشورهای دنیا می‌دانند، چگونه امکان دارد باور کنند که هیچ سهمی از ثروت‌های ملی نداشته و در رابطه با دولت فقط "بدهکار" محسوب می‌شوند؟!

     


  • خانم سخایی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی